آگره یا آگرا سومین شهر بزرگ در ایالت اوتار پرادش در کشور هندوستان است. این شهر درکنار رودخانه یامونا (جمنا) قرار گرفته و از دهلی پایتخت هند، با ماشین تنها دو ساعت و نیم، با قطار ۴ ساعت و با هواپیما ۳۰ دقیقه فاصله دارد. نام آگره به شکل «آگرهبانا» نخستین بار در کتاب حماسی ماهابهاراتا آمده و معناشناسان آن را «پردیس» یا «بهشت» معرفی کردهاند.در قرنهای ۱۶ یا ۱۷ میلادی آگره به راستی تمثالی از پردیس در روی زمین شده بود . آگره در زمان حکومت اکبر، جهانگیر و شاه جهان اهمیت زیادی یافت. این شهر پایتخت حکومت اکبر، پادشاه بزرگ امپراتوری مغولی هند یاگورکانیان بوده و در آن زمان تبدیل به مرکز هنر، فرهنگ، تجارت و یادگیری کشور پهناور هندوستان گردید. از این رو در گذشته این شهر را اکبرآباد مینامیدند. آگره در سده ۱۶ میلادی توسط سکندر لودهی سلطان دهلی از دودمان لودهی متوفی به سال ۱۵۱۷ کشف شد. سپس بابر موسس سلسله امپراتوری مغولی هند برای مدتی در آگره ماند و ساخت باغهایی چهار گوش به سبک باغهای ایرانی را در آنجا مرسوم کرد. اکبر در این شهر قلعه آگره را ساخت و جهانگیر آن را با کاخها و باغهای بسیار زیبا مزین کرد. همچنین شاه جهان با ساخت تاج محل شهرتی عالمگیر برای این شهر به ارمغان آورد. هم اکنون این شهر از مراکز گردشگری هند به شمار میرود. آگره با نام «اکبرآباد» پایتخت شاهانی چون اکبر، جهانگیر و شاهجهان بوده که زبان مادریشان فارسی بود و در گسترش زبان فارسی در شبهقاره هندکوشیدند و کامیار بودند. نخستین باغ معروف به «باغهای پارسی» در کرانه رود یامونا در همین شهر شکل گرفت و سازنده آن شاه بابر بود. نام خاص این باغ ایرانی آرام باغ است. اکبرشاه، نوه بابر، قلعه لعل را ساخت و آگره را به مرکز هنری، بازرگانی و مذهبی تبدیل کرد. شهرک فاتح پورسیکری در حومه آگره هم از میراث اکبر است. باغهای سبز و انبوه قلعه سرخ بازمانده از جهانگیر، پسر اکبر مغول است. و اما شاهجهان با علاقهای که به هنر معماری داشت، به آگره و هندوستان ساختمانی را تقدیم کرد که همین حالا هم درخشانترین نگین تاج سر هند محسوب میشود. شاهجهان پایتختاش را به دهلی منتقل کرد؛ اما پسرش اورنگزیب دوباره به اکبرآباد برگشت و پدرش را به زندان قلعه سرخ انداخت. بعد از مدتی، سال ۱۶۵۳، پایتخت اورنگ زیب به شهر اورنگآباد در فلات دکان هند کوچید و تا پایههای امپراتوری بابری یا مغول هند به لرزه افتاد، اکبرآباد تحت نفوذ قومهای ماراتها و جاث واقع شد و آگره نام گرفت و از سال ۱۸۰۳ میلادی تسلیم امپراتوری بریتانیا شد .
تاج محل :
این بنای مهم با معماری ایرانی در خور توجه خود به عنوان مهمترین بنای تاریخی هند و یکی از عجایب هفتگانه جدید شهرت جهانی دارد. تاجمحل که بنای یادبود ملکه ایرانیتبار ممتاز محل است، سال ۱۶۴۸ میلادی ساخته شد و خود شاهجهان هم در طرحریزی ساختمان آن نقش مستقیم داشت و در نهایت هم همان جا خاک شد. اج محل بنایی مُجَلَّل و رمز عشق ابدیست که سه قرن و نیم از عمر آن میگذرد. اخلاص به عشقی رومانتیک، از دوران بسیار دور همچون: «لیلی و مجنون»، «رومئو و ژولیت» و یا «بختالنصر» که باغهای معلق بابل، یکی از عجایب هفتگانه را به نشان وفاداری برای همسرش ساخت، تاج محل نیز یکی از عجایب هفتگانه جدید دنیاست، تاج محل آرامگاه «ارجمند بانو بیگم» ملقب به ممتازمحل همسر محبوب «شاهجهان» پنجمین پادشاه گورکانیموصوف به مغولی هند بود. این بنا به دستور شاهجهان برای نشان دادن عمق علاقه و عشق خود به ممتاز محل ساخته شدهاست. داستان بنای این مجموعه عمارات مجلل که در وسط آن گنبد تاج محل چون نگینی میدرخشد، بر ارزش تاریخی این شاهکار هنری افزودهاست. تاج محل، در واقع، باشکوهترین هدیه یک شاه به همسر از دست رفتهاش است و پایههای آن بر عشق وافر شاهجهان گورکانی به ممتاز محل ایرانی تبار استوار است. شاید اگر در سال ۱۶۰۷ میلادی «شاهزاده خرم»، که بعداً با نام «شاه جهان» شناخته شد، «ارجمند بانو بیگم» را، که بعداً به «ممتازمحل» ملقب شد، نمیدید، امروز از تاج محل خبری نبود.شاه جهان زبان فارسی را بخوبی می دانستو به ان کتابت می کرد و شعر می گفت. ارجمند بانو دختر یکی از اشراف ایرانی با نام عبدالحسن آصف خان و متولد شهر آگرای هند بود. خواهر آصف خان یا عمه ارجمند بانو، نور جهان همسر محبوب و پرنفوذ جهانگیر شاه، پدر شاهزاده خرم بود. نور جهان همراه برادرش آصف خان در سیاست و دولتداری نقش بارزی داشت. شاهزاده خرم که در آتش عشق ارجمند بانو میسوخت، بنا به ضوابط سلطنتی با دو زن دیگر ازدواج کرد که اولی از بستگان دربار صفوی ایران بود. خرم پس از پنج سال انتظار به وصلت ارجمند بانو رسید . او پس از مراسم عروسی اعلام کرد که عروس تازه از سایر زنان دربار برتر و «ممتازمحل» است. ازآن به بعد ارجمند بانو با همین نام و پسوند «بیگم» خطاب میشد. به نوشته یک تاریخ نگار دربار گورکانی هند که با نام «قزوینی» از او یاد میشود، پیوند شاهزاده با دو همسر دیگرش تنها حکم زناشویی معمولی را داشت و «خرم» هیچ زن دیگری را شایسته آن محبت و شیفتگی که نثار ممتاز محل میکرد، نمیدانست. سال ۱۶۲۸ شاهزاده خرم بر تخت طاووس هند نشست و به «شاهجهان» ملقب شد. ممتاز محل نمیخواست به مانند عمه قدرتمندش در امور اداری و سیاسی دستی داشته باشد. در عوض فهرست نامهای زنان بیوه و کودکان یتیم را ترتیب میداد و از شوهرش میخواست که به نیازهای آنها رسیدگی کند و برای خانوادههای بینوا نفقه تعیین میکرد. او نیز مانند شاهجهان به هنر معماری علاقه داشت و در ساماندهی یک باغ کرانه رود یامونا در شهر آگرا، جایی که سرانجام محل آخرت او شد، نقش داشت. شاه جهان و ممتازمحل در سال ۱۶۱۲ ازدواج کردند و ۱۸ سال با یکدیگر زندگی کردند و ثمره این ازدواج ۱۴ فرزند بود که هفت تن زنده ماندند و بزرگ شدند. ممتاز محل همسر دوم شاهجهان بود که در ۱۷ جون ۱۶۳۱ میلادی در هنگام تولد چهاردهمین فرزندش جان باخت. در یکی از حملههای جنگی، شاهجهان ممتاز محل را که بسیار دوست میداشت همراه برده بود. او باردار و در ماههای آخر بارداری بود. این نوزاد چهاردهمین فرزندی بود که ممتازمحل بهدنیا آورد و دختر بود که نامش را «گوهرهبیگم» گذاشتند. اما ممتازمحل در اثر وضع حمل جان باخت. هنگام درگذشت «ممتاز محل» ۳۹ سال بیش نداشت او از شوهرش درخواست کرد که پس از وی زنی نگیرد و برای او آرامگاهی بسازد که بدان نام وی جاوید بماند. مرگ ناگهانی «ممتاز محل» پادشاه را دچار غم و اندوه ساخت. شاه داغدیده پس از تفکر و تدبر بنا به وصیت او تصمیم گرفت بنائی بر مزار محبوبش بسازد تا شاهدی بر عشقش باشد، از اینرو طراحان، مهندسان و استادکاران را از گوشه و کنار دنیا گرد آورد تا آرامگاهی را بسازند که آخرین دستاورد معماری گورکانی گردد. به نوشته تاریخنگاران، شاهجهان در پی درگذشت محبوبترین همراه زندگیاش خلعت شاهانهاش را به عبای سفید عوض کرد و یک سال سوگوار بود. شاهی که قبلا برای توسعه دامنه سلطنتش خون فراوانی ریخته بود، گوشه نشین شد و برای مدتی دخترش «جهانآرا» به امور دولتداری پرداخت. روایت حاکی است که موهای سیاه شاه جهان طی یکی دو ماه سوگواری سفید شد. شاهجهان پس از آنکه از چنگ رخوت رها شد، در اجرای وصیت ممتاز محل بهترین معماران و خوشنویسان را از سراسر هند و بیرون از آن فرا خواند تا بنای یادبود محبوب ازدست رفتهاش را در شهر آگرا، پایتخت امپراتوری گورکانی، بسازند. تاریخ نگاران آن دوران، از این بنای یادبود با نام «روضه ممتاز محل» یاد کردهاند و برخی بر این نظراند که «تاج محل» مخفف «ممتاز محل» است. «پیتر ماندی»، جهانگرد اروپایی سده ۱۷ میلادی نیز در نوشتههایش از «تاجِ محل، ملکه دربار گورکانی» نام میبرد. خود شاهجهان هم که سالها بعد، به دست پسرش اورنگزیب شکست خورد و مدتی در زندان قلعه سرخ یا لال قلعه به سر برد، پس از درگذشت کنار ممتاز محل زیر گنبد تاج محل به خاک سپرده شدهاست .
قلعه لعل :
قلعه آگرا که همچنین به حصار سرخ و لعل قلعه نیز مشهور است - لعل در زبان هندی به معنی قرمز است - توسط اکبر امپراتور بزرگ گورکانی ساخته شد. حیاط پر پیچ و خم، مسجد و تالار اختصاصی قلعه عظمت امپراتوری گورکانیان هند را منعکس میکند. مسجد موتی ( موتی به معنی مروارید ) و برج یاسمین نشان دهنده مهارت صنعتگران و معماران آن روزگار هند هستند. این بنا را با قلعه دیگری که به همین نام قلعه سرخ یا ردفورت مشهور است و در دهلی است نباید اشتباه گرفت.
فاتحپور سیکری :
فاتحپور سیکری به معنی «شهر پیروزی» شهر متروکه امپراتور اکبر که در نزدیکی آگره واقع است. تالار شنوندگان، مکانها و مسجدها هنوز هم کاملا سالم و در وضعیت مطلوب هستند که از جمله میتوان پنج محل و بلنددروازه را نام برد. در محوطه مسجد جامع، آرامگاه شیخ سلیم چشتی واقع است و در واقع، اکبر شاه گورکانی شهر فاتح پور سیکری را به خاطر همین صوفی معروف مکتب چیستی هند پایه گذاشته بود .
سیکاندرا :
آرامگاه جلالالدین محمد اکبر سومین و بزرگترین پادشاه سلسله گورکانیان هند است. این بنا با ماسه سنگ قرمز ساخته شده و با مرمر جواهر نشان شدهاست. اکبر به این رنگ از سنگ بسیار علاقه داشت و اغلب بناهای ساخته شده در زمان او با این مصالح ساخته شدهاست.